آشنای..عاشقانه..
حتی اگر حرفی هم نبود
شماره ام را بگیر و فقط بخند
وقتی میخندی
زمان می ایستد
ودر زیر پوستم انگار پرنده ای
برای رهایی پرپر میزند
کاش میشد:بچگی را زنده کرد
کودکی شد،کودکانه گریه کرد
شعر ” قهر قهر تا قیامت” را سرود
آن قیامت، که دمی بیش نبود!
فاصـــــــــله با کودکی هامان چه کرد ؟
کاش میشد ، بچگانه خنده کرد .
ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ
ﺑﺪﻭﻧﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩﺕ
بدونی نمیشه
.
ﺍﻣﺎ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﺗﺮﮐﺶ ﮐﻨﯽ
.
.
.
.
.
.
.
. . . ﻧﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﻧﻪ ﻓﮑﺮﺷﻮ . . .
بیچاره عروسک دلش میخواست زارزار بگرید ، اما خنده را بر لبانش دوخته بودند !
سنگ هایـی کـــه من از یادِ تو بر دل میــــزدم
خانه ای میشد
اگر خانه بنا میکردم . . .
چتر می خواستم چکار
منی که خیس خاطرت بودم
باران بهانه ام بود
دستهایت سقف دلتنگیم شود
-وای باران مرا برد
و تو ندانستی
مرا هراسی از بارش نبود
که آغوشت می خواستم
رشته ی محبت را باید به ضریح دلی بست
که خیال کوچ کردن نداشته باشد …
همیشه رفتن، رسیدن نیست
اما برای رسیدن باید رفت
حتی اگر تمامی کوچه‌های زمین بن‌بست باشد
راه آسمان باز است
تغییرات سایت
